فیلم یک نوع روایت تصویری است و کارگردان چند ابزار دراماتیک برای شکل دادن به این روایت در اختیار دارد. یکی از این ابزارها زاویه دوربین است. هرچه انتخاب زاویهها و ترکیب آنها با حرکات دوربین دقیقتر و اصولیتر باشد، پیام فیلم با شفافیت و تأثیر بیشتری به مخاطب منتقل خواهد شد.
اگر به دنبال فهرستی جامع از انواع زاویههای دوربین در فیلمبرداری هستید و در عین حال میخواهید بدانید چه زمانی و چرا باید از زاویههای خاص استفاده کرد، این مقاله از سینما کالا مگ راهنمایی کامل در اختیارتان میگذارد. از نمایش قدرت یک شخصیت گرفته تا تاکید بر آسیبپذیری یا ایجاد حس صمیمیت، نمیتوان قدرت زاویههای دوربین را در تقویت روایت بصری دستکم گرفت. با ما همراه باشید.
انواع زاویه دوربین
زاویه دید یکی از ابزارهای کلیدی برای توصیف موضوع در فیلمسازی است. موقعیت دوربین نسبت به زمین میتواند نماهای متفاوتی ایجاد کند، و این تنوع در زاویه دید به خلق مفاهیم و احساساتی میانجامد که پیشبرد روایت را تقویت میکند. درواقع، زاویه دوربین به نمایش اهمیت و جایگاه شخصیت، رابطه او با دیگران، و حتی آنچه در ذهنش میگذرد، معنا و عمق میبخشد.
درک صحیح کاربرد نماها و زاویههای مختلف برای کارگردان و فیلمبردار ضروری است، و در انیمیشنسازی نیز طراحان استوریبورد باید به این اصول مسلط باشند تا بتوانند یک فیلمنامه تصویری مؤثر طراحی کنند. هنگام آمادهسازی لیست نماهای خود، به خاطر داشته باشید که طیف گستردهای از گزینهها در اختیار شماست. انواع زاویه دوربین عبارتاند:
زاویه هم تراز (هم سطح چشم یا Eye Level Shot)
در زاویه چشم، سوژه دقیقاً همسطح و تراز چشم بیننده قرار میگیرد. فیلمبرداری در این زاویه به منظور نگاه به چشمهای بازیگر نیست، بلکه قرارگیری دوربین در سطح یک انسان با قد استاندارد و در زاویه طبیعی آن است. فیلمبرداری با این زاویه باعث از بین بردن مانع بین بیننده و داستان شده و حالتی انسانی به کاراکترها میبخشد.
این زاویه دیدی خنثی ایجاد میکند که نه برتری نشان میدهد و نه ضعف، و مشابه دیدگاه ما در زندگی واقعی است که نگاههایمان با دیگران همتراز میشود. زاویه چشم کمتر از آنچه تصور میکنید رایج است؛ زیرا بسیاری از کارگردانان ترجیح میدهند دوربین را کمی پایینتر از سطح چشم و در سطح شانه قرار داده و جلوه سینماییتری به نما ببخشند.
زاویه پایین (Low Angle Shot)
زاویه دوربین پایین یا نگاه از پایین به بالا معمولاً برای نمایش قدرت و برتری شخصیت بالایی و ضعف و آسیبپذیری شخصیت پایینی به کار میرود. این نوع نماهای دراماتیک با القای پرسپکتیو سه نقطهای، عموما روی نیروی تقابل دو شخصیت تاکید بیشتری دارند. مثل صحنه مبارزه تن به تن دو جنگجو؛ زاویه پایین را میتوانید با انحراف زاویه کم (Subtle down shot) یا در حالت شدید و با زاویه خیلی بیشتر که به آن زاویه بسیار پایین (Extremely down shot) یا چشم کرمخاکی (Worm’s eye) تصویربرداری کنید. این زاویه، حس ترس و محدودیت را تقویت میکند.
همچنین، برای تأکید بر قد یا ارتفاع یک کاراکتر یا سوژه و بزرگتر جلوه دادن آن نسبت به اندازه واقعی، استفاده زاویه پایین دوربین یکی از موثرترین تکنیکهاست. این شیوه تصویربرداری در صحنههایی مانند ایستادن اسب روی دو پا، تکچرخ زدن با دوچرخه، یا صحنههای مثل پرش با ماشین یا موتور به کار میرود. این مثالها نشان میدهند که چگونه فیلمبرداری از زاویه پایین میتواند حس اغراق در ارتفاع و قدرت را به تصویر افزوده و تاثیرگذاری بصری صحنه را چند برابر کند.
زاویه بالا (High Angle Shot)
زاویه بالا یا نگاه از بالا به پایین، یکی از پرکاربردترین انواع زاویه دوربین در سینما است که از آن برای نمایش حقارت و ضعف شخصیت پایینی استفاده میشود، اما همیشه استثناهایی نیز وجود دارد. در این زاویه، دوربین به سمت پایین و به نقطهای که کاراکتر یا مکان موردنظر قرار دارد، متمایل میشود. زاویه بالا، درست مثل سایر زوایای دوربین، میتواند با شدتهای مختلف اجرا شده و از یک انحراف خفیف گرفته تا یک زاویه تند فیلمبرداری شود.
این زاویه همچنین در نماهای بسته یا باز و با توجه به نیاز صحنه مورد استفاده قرار میگیرد و تاثیری متفاوت بر احساس و برداشت مخاطب میگذارد. این زاویه میتواند احساس سلطهگری یا حتی طنز را بسته به نحوه و زمینه استفاده آن القا کند. همچنین آگاهی از این تکنیکها میتواند به شما در ایجاد تصاویر حرفهای و داستانگویی تصویری قویتر کمک کند.
زاویه سطح کمر (Hip Level Shot) یا نمای کابویی (Cowboy Shot)
زاویه کمر زمانی است که دوربین تقریبا در ارتفاع کمر شخصیت قرار میگیرد. این زاویه بهویژه زمانی مفید است که یک شخصیت ایستاده و دیگری نشسته باشد. همچنین زاویه کمر برای نمایش صحنههایی که اتفاقات نزدیک به کمر رخ میدهند، مانند بیرون کشیدن اسلحه یا دستی که به جیب میرود، بسیار مناسب است.
به همین دلیل است که به آن نمای کابویی نیز میگویند زیرا نمیتوان به این نما فکر کرد و هفتتیر، غلاف اسلحه، و دشمنی در فاصله دور را تصور نکرد. برای ایجاد حس تنش و قدرتنمایی یک بازیگر ادغام نمای کابوی با زاویه پایین، ترکیب جالبی خواهد بود. هرچه دوربین از سوژه فاصله بیشتری داشته باشد، زاویه کمر کمک میکند تا کادر صحیح با فضای مناسب بالای سر حفظ شود.
زاویه سطح زانو (Knee Level Shot)
در این نما، دوربین همسطح زانوی شخصیت قرار میگیرد. اگر با زاویه پایین ترکیب شود، میتواند برتری یک شخصیت را برجسته کند. این زاویه به اندازه زاویه سطح زمین افراطی نیست، اما حس مشابهی را القا میکند. زاویه زانو برای نمایش حرکت یا سینه خیز رفتن شخصیتها ایدهآل است.
زاویه سطح زمین (Ground Level Shot)
این زاویه حالتی است که دوربین دقیقاً همسطح زمین قرار میگیرد. زاویه سطح زمین معمولاً برای نشان دادن راه رفتن شخصیت بدون نمایش چهره او استفاده میشود. این نما بیننده را فعالتر میکند و از حرکات بازیگر برای ایجاد معنا استفاده میکند.
زاویه سطح شانه (Shoulder Level Shot)
در زاویه شانه، دوربین در ارتفاع شانه سوژه قرار دارد. این زاویه برخلاف زاویه چشم، رایجتر است زیرا باعث میشود بازیگر کوتاهتر از آنچه هست به نظر نرسد.
قرارگیری دوربین در این زاویه باعث میشود سر بازیگر به بالای کادر برسد و فضای بالای سر را کاهش دهد. همچنین خط دید کمی بالاتر از دوربین قرار میگیرد و حس برتری جزئی به شخصیت میبخشد.
زاویه کج یا هلندی (Dutch Angle)
در زاویه دوربین داچ یا اُریب، دوربین به یک سمت متمایل میشود و خطوط افق به صورت کج دیده میشوند. زاویه داچ به تیلت داچ، زاویه مایل یا مورب هم معروف است. این زاویه حس ناپایداری ذهنی، اختلال، یا افزایش تنش را ایجاد میکند. زاویه کج میتواند برای لحظات پرتنش، نگرانکننده و مرموزه، یا حالات ذهنی خاص، تأکید و عمق بیشتری ایجاد کند.
درواقع این نما ابزاری قدرتمند برای افزایش هیجان و تعلیق در صحنههاست. این زاویه اولین بار توسط کارگردانهای آلمانی علاقهمند به مکتب اکسپرسیونیسم در دهه ۱۹۲۰ به کار گرفته شد. این زاویه معمولا برای بیان عدم تعادل و توهم و شرایط انفجار، زلزله، جنگ و غیره کاربرد بالایی دارد.
زاویه بالا سر (چشم پرنده)
در فیلم و سریالها، بیشتر صحنهها از زاویه دید شخصیتها و در قد آدمها گرفته میشوند، اما این موضوع گاهی بیننده را محدود میکند. زاویه دوربین بالاسر یا چشمپرنده، مخاطب را بیرون از دنیای فیلم برده تا به او یادآوری کند که تماشاچی است، نه بازیگر! در نمای بالا سر، دوربین مستقیماً بالای سر کاراکتر قرار میگیرد و صحنه را با زاویهای عمودی (۹۰ درجه یا کمتر) ثبت میکند. این نوع نما نه تنها حس مقیاس را برجستهتر میکند، بلکه به نمایش دقیقتر حرکت و فضای اطراف کمک میکند. با این حال، به دلیل تاثیرگذاری قوی این زاویه، بهتر است با دقت و هدفمند از آن استفاده کنید.
استفاده بیشازحد از چنین نماهایی ممکن است تمرکز بیننده را از جریان داستان منحرف کرده و او را از جریان فیلم جدا کند. همچنین در فیلمهای سینمایی، فیلمبرداری از این زوایا نیاز به تجهیزات تخصصی داشته و در برخی صحنهها امکانناپذیر است. در نماهایی که دوربین با زاویه خیلی بالا یا کاملاً عمود و از فاصله دور فیلمبرداری میکند، خطوط پرسپکتیو تقریباً ناپدید میشوند. به همین دلیل، صحنه بیشتر شبیه یک تصویر دوبعدی دیده میشود تا یک فضای عمیق و سهبعدی؛
زاویه نمای هوایی یا چشم خدا
زاویه دوربین هوایی و چشمپرنده که پیشتر به آن اشاره کردیم، هر دو از بالای صحنه فیلمبرداری میشوند، اما تفاوت کلیدی در فاصله دوربین از سوژه است. در زاویه چشمپرنده، دوربین به اکشن نزدیکتر است، در حالی که در نمای هوایی، فاصله بسیار بیشتر بوده و دیدی گستردهتر ارائه میشود. زاویه هوایی، که به آن نمای چشم خدا یا نمای دید از ماهواره، هواپیما و هلیکوپتر هم میگویند، به بیننده دیدی فراگیر و عمیقتر از صحنه میدهد.
این نماها کاربردهای متنوعی دارند؛ از ایجاد حس وحشت در صحنههای سقوط گرفته تا افزودن طنز در موقعیتهای کمدی که دوربین از بالا روی شخصیت زوم میکند. درواقع زاویههای هوایی ابزار قدرتمندی برای فیلمسازان هستند. آنها به درک دنیای شخصیتها توسط بیننده کمک میکنند و به روایتی غنی و تأثیرگذار منجر میشوند.
جمع بندی
استفاده از انواع زاویه دوربین در سینما نه تنها ابزاری برای انتقال داستان است بلکه با استفاده صحیح از آنها میتوان مفاهیم عمیقتری را نیز به تصویر کشید. هر زاویه دوربین، چه زاویه همتراز، پایین، بالا یا زاویههای خاصتری چون داچ یا نمای هوایی، نقشی کاربردی و جذاب در ایجاد ارتباط بصری با مخاطب ایفا میکند.
این انتخابها همگی به نوع فیلم و احساساتی که قصد دارید به بیننده منتقل کنید بستگی دارند. با درک درست از کاربرد و تاثیرگذاری هر زاویه، میتوانید تجربهای متفاوت و تاثیرگذار را برای تماشاگر رقم بزنید. اگر علاقهمند به کشف تکنیکهای نوین فیلمبرداری و تأثیر آنها در سینما هستید، مقالات جذاب و تخصصی ما را در مجله سینما کالا مگ از دست ندهید.
سوالات متداول
چرا باید از زاویه پایین (Low Angle Shot) استفاده کنیم؟
زاویه پایین برای نمایش قدرت، عظمت و برتری شخصیتهای روبرو به کار میرود. این زاویه به خصوص در صحنههای اکشن یا در زمانی که بخواهید آنها را بزرگتر از آنچه که هستند نشان دهید، بسیار کاربردی است. همچنین برای ایجاد احساس ترس و محدودیت در شخصیتهای پایینتر از آن نیز میتوان بهره برد.
زاویه همتراز (Eye Level Shot) چه تاثیری بر مخاطب دارد؟
زاویه همتراز یک زاویه طبیعی و خنثی است که هیچگونه برتری یا ضعفی به نمایش نمیگذارد. این زاویه بیشتر برای صحنههای عادی و روابط صمیمی بین شخصیتها استفاده میشود، زیرا مخاطب را در یک سطح برابر با کاراکترها قرار داده و ارتباطی انسانیتر ایجاد میکند.
آیا استفاده از زاویههای بالاسر (Bird’s Eye View) همیشه مناسب است؟
زاویه بالاسر میتواند حس مقیاس، فضا و حرکت را تقویت میکند اما استفاده زیاد از آن ممکن است تمرکز بیننده را از جریان داستان منحرف کند. این زاویه معمولا برای ایجاد دیدی وسیع و درک بهتر از محیط اطراف شخصیتها به کار میرود.
زاویه داچ (Dutch Angle) چه زمانی کاربرد دارد؟
زاویه داچ زمانی استفاده میشود که بخواهید حس ناپایداری، تنش یا اختلال را در وضعیت ذهنی یا پیرامونی یک شخصیت نمایش دهید. این زاویه معمولاً در صحنههای پرتنش، معمایی یا در حالتی که شخصیتها در موقعیتهای خطرناک قرار دارند استفاده میشود.